تفکر استراتژیک به تحلیل فرصت ها و مشکلات از نگاهی جامع می پردازد و پیامدهای احتمالی کارهای شما را بر دیگران مدنظر قرار می دهد.
متفکران استراتژیست تصویر آینده را ترسیم می کنند و رویکردی عملگرا به چالش ها و مسایل روزمره دارند. آنان این کار را طی فرایندی مستمر انجام می دهند و آن را یک اقدام نمی دانند.
برخی از مزایای تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک مزایای شخصی و حرفهای ارزشمندی دارد. مثلا اعتماد و همکاری همکاران با هم، مدیران و افراد تحت سرپرستی. یا موارد دیگری مثل هماهنگی. هارمونی برای انسان لذتبخش است و هماهنگی نیز از جنس هارمونی است. هماهنگی لذتبخش است. همسویی و آیندهنگری. هیچ کس از ساز مخالف خوشش نمیآید. تعهد. بهبود عملکرد. و مهمتر از همه این که در اثر
تفکر استراتژیک فرهنگی متولد میشود که در آن تفکر ناب ارزش پیدا میکند. ذهن ما پر است از تاریخ تفکر و خالی از خود تفکر. حالا وقت بالا زدن آستینهاست.
ویژگی های تفکر استراتژیک
لیدکا برا ی تفکر استراتژیک پنج ویژگی قائل است :
- نگرش سیستماتیک
- تمرکز بر هدف
- فرصت جویی هوشمندانه
- تفکر در زمان
- فرضیه سازی
رابطه بین برنامه ریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک
فکر و برنامه ریزی استراتژیک می توانند در کنار هم نقش مکمل داشته باشند.در این رویکرد،
تفکر استراتژیک چشم انداز می آفریند و برای تبیین و پیاده سازی آن از ابزار
برنامه ریزی استراتژیک استفاده می شود.در
تفکر استراتژیک تصویر بزرگ و یکپارچه و در عین حال کلی و فاقد دقت از محیط کسب و کار شکل می گیرد. این شیوه نگرش لازمه کشف قواعد اثربخش و به کار گیری آن ها در راستای پاسخ به مشتری است. در حالی که
برنامه ریزی استراتژیک با تمرکز بر روی چشم انداز و جزئیات استراتژی خلق شده، داده های دقیق برای پیاده سازی استراتژی را فراهم می سازد.
تفکر استراتژیک جهت گیری مناسب سازمان را مشخص می سازد و
برنامه ریزی استراتژیک سازمان را در جهت مشخص شده به پیش می برد.
تفکر استراتژیک با سنتز عوامل مؤثر محیطی و درونی تصویر یکپارچه ای از فضای کسب و کار را در ذهن ایجاد کرده و زمینه را برای خلق پاسخ های خلاقانه و بدیع به نیازهای بازار فراهم می سازد و
برنامه ریزی استراتژیک با با روش های تحلیلی،
اهداف استراتژیک را به برنامه ها و اهداف سالیانه و کوتاه مدت تبدیل کرده و گام های لازم برای پیاده سازی استراتژی خلق را فرموله می کند.