نقش مدیران و سازمان ها در خلاقیت و نوآوری

چکیده

خلاقیت ، یکی از ویژگی های انسان است که با استعداد الهی می تواند بسیاری از چیزها را خـلق نـمـایـد. چـنـانچه خلاقیت و نوآوری را از صحنه زندگی بشر کنار بگذاریم ، در واقع تیر خلاص به حرکت ، پویایی ، بقا و حیات زندگی بشر زده ایم . زیرا رکود و تکرار حقیرانه زندگی مساوی مرگ و نابودی است .
در دنـیـای سـازمـانـی امـروز مدیران خلاق ، سازمان های خلاق وکارکنان خلاق اضلاع مثلث خـلاقـیـت هـسـتـنـد کـه بـدون هـر یـک خـلاقـیـت و نـوآوری بـه سـر مـنـزل مقصود نمی رسد. ساختار سازمانی مناسب ، حمایت ، پشتیبانی و تشویق لازم مدیران دو عـنـصـر اسـاسـی در خـلاقـیت افرادند. و زمینه ها و شرایط خلاقیت امری الزامی است که سازمان ها می بایست آن را فراهم سازند تا به اهداف مورد نظر دست یابند.
در ایـن مـقـاله ویـژگـی های سازمان خلاق ، مدیر خلاق و کارکنان خلاق به اختصار مطرح شـده اسـت و 24 راهـکـار عـملی خلاقیت و نوآوری سازمانی که توسط صاحب نظران مطرح شده را جمع بندی و تقدیم نموده ایم ، امیدواریم که با مطالعه عمیق و به کار بستن دقیق ، نتایج سازنده و مفیدی حاصل شود. ان شاء الله

کلید واژه ها: خلاقیت و نوآوری ، مدیران خلاّ ق ، سازمان های خلاّ ق ، کارکنان خلاّ ق
مـسـئولان دولتـی در روش هـای اقـتـصادی ، در روش های سیاسی و دیپلماسی ، در پیشبرد کشور به سمت علم و تحقیق ، در گسترش فرهنگ مطلوب در میان کشور، در ارائه خدمات به هـمـه قشرها بخصوص قشرهای محروم و مظلوم ، در آبادانی کشور، آحاد مردم در دانشگاهها، در بـنـگـاهـهـای اقـتـصادی ، در دستگاههای گوناگون اجتماعی و خدماتی ، هر کدامی نیاز دارند در کار خود و در عرصه فعالیت خود نوآوری کنند.305

مقدمه

پـس از گـذشـت سال های متمادی ، دانش و تجربه بشری به اینجا رسید که برای تحقق آرمان ها، هدف ها، رفع نیازها، مشکلات و در نهایت پیشرفت همه جانبه جوامع بشری نیازمند سـازمـان در تمامی حوزه های اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، آموزشی ، فرهنگی ، امنیتی و مانند آنها هستند. و برای دستیابی به موارد مذکور چند قرنی است که در کشورهای مختلف جهان سازمان های کوچک و بزرگ جهانی ، منطقه ای و داخلی ایجاد شده است و روز به روز به ابعاد، پیچیدگی و انواع سازمان ها اضافه می شود. در واقع زندگی بشر امروزی بدون سازمان میسر نیست .
سـازمـان هـا بـرای بقاء و تداوم نقش مثبت و سازنده خود نیازمند افکار، اندیشه ها، نظرات تـازه و نـو هـستند تا با دریافت دیدگاه های نو مبتنی بر تحقیقات میدانی و اندیشه ها و تـئوری هـا بـتـوانـنـد پـویـایـی خـود را تـضـمـیـن کـنـنـد وگـرنـه رو بـه زوال و نابودی هستند. مقاومت سازمان ها در قبال تغییرات و تحولات جهانی و منطقه ای موجب حذف آنها شده و حتی قادر به حفظ وضع موجود نیز نخواهند بود.
جـریـان نـوجـویی و نوآوری همچون یک جنبشی است که به صورت آشکار و پنهان سایه خـود را به روند فعالیت ها می افکند تا دیوارهای کهنه و مندرس روش های ناکارآمد را در هـم شـکـنـد و بـنای نو و مستحکم را ایجاد نماید. در حقیقت امروزه شعار ((نابودی در انتظار شـمـاسـت مـگـر ایـن که خلاق و نوآور باشید)) در جلوی دیدگان بشر امروزی است . زیرا نـیـازهـای مـتـنـوع و پـیـچـیـده انـسان ها موجب خلاقیت و نوآوری در زندگی انسان ها است تا بـتـوانـد اسـتعدادهای فردی و جمعی را شکوفا سازد و در سایه آن بهره مندی های مادی و معنوی را دریابد.

معنای خلاقیت و نوآوری

((خـلاقـیـت )) یـا آفـریـنـشـگـری از واژه creativity و بـه مـعـنـای خلق کردن است . و در اصـطـلاح به معنای پدید آوردن چیزی از چیز دیگر به گونه ای منحصر به فرد است . بـه عـبـارت دیـگـر خـلاقـیـت بـه مـعـنـی کـم یـا زیـاد کـردن یـک پـدیـده و تـغـیـیـر شـکـل و یـا تـرکیب کردن آن با سایر پدیده ها، اشیاء و چیزها است . لذا خلاقیت به معنای خـلق کـردن چـیـزی تـازه و مـنـحـصـر بـه فـرد اسـت کـه به گونه ای مناسب و مفید، موجب حل یک مساءله ، سؤ ال یا نیاز علمی ، صنعتی ، اجتماعی و مانند آن باشد.306
صـاحـب نـظـران و انـدیـشـمندان هر یک به زعم خود معنایی را برای خلاقیت و نوآوری ذکر کرده اند که می توان مجموعه آن نظرات را به صورت سه دیدگاه جمع بندی نمود:
1. دیـدگـاهـی کـه نوآوری را بیشتر یک امر ((روان شناختی )) و مربوط به میزان هوش و استعدادهای فردی تلقی نموده است . بنابراین ، در سازمان استفاده از امکانات آموزشی و سـیستم پاداش و تقویت کننده های مثبت را برای پرورش استعدادها و خلاقیت افراد با هوش و با استعداد توصیه می نماید.
2. دیـدگـاه اجتماعی که خلاقیت و نوآوری سازمانی را بیشتری امری ((جامعه شناختی )) و مـربـوط به فراهم آمدن محیط و زمینه مناسب جهت بروز استعدادها می داند. این نگرش ‍ غنی سازی امکانات و زمینه های لازم در سازمان را برای ایجاد و استمرار خلاقیت ها و نوآوریها توصیه می نماید.
3. دیدگاه ((سیستمی )) که ایجاد نوآوریها و استمرار و فراگیری آنها در سازمان را یک امر سازمانی یعنی فراتر از عوامل فردی و فراهم آوردن صرف امکانات و زمینه های لازم تـلقـی کـرده و مـعـتـقـد اسـت کـه بـایـد بـا مـجـمـوعـه و سـیـسـتـمـی از عـوامـل در سطح فردی و گروهی همراه با ساختارها، کارکردها و نقش های مرتبط به آن و نـیـز ارزش هـا و باورهای خاصی سازمان فراهم آید تا بتوان خلاقیت ها و نوآوریها را در سـازمـان بـه صـورت مـستمر و فراگیر درآورده و آن را به عنوان پیش فرضی اساسی برای بقاء و رشد نهادی نمود.307
بر این اساس متخصصان مدیریت ، ((نوآوری )) را مترادف با ((ابداع )) می دانند و معتقدند، نوآوری فرآیند پایانی خلاقیت و به عبارتی جلوه و نمود بیرونی آن می باشد که به صورت یک محصول یا تولید بدیع و تازه آشکار می شود.308
ضرورت و جایگاه خلاقیت و نوآوری و رابطه آن با شکوفایی
تـبـیـیـن ضـرورت و جـایـگـاه خلاقیت و نوآوری ، در حقیقت پاسخ به چرایی آن می باشد. چنانچه بتوانیم ادله ای کافی برای پاسخ دریابیم ، باور و اعتقاد خود را نسبت به نقش خلاقیت و نوآوری در پیشرفت همه جانبه و تولید را مستحکم نموده ایم .
هـر انسان و جامعه ای خواهان بقاء و حیات مادی و معنوی خود است . و حیات و بقاء با توقف و ایـسـتـا بـودن سـازگـاری ندارد و تحقق پیشرفت همه جانبه محتاج تلاش مستمر، خلاقیت فـراگـیر و نوآوری است . شعار ((یا مرگ یا نوآوری )) شعار روز کشورهای دنیا است . و گسترش مدیریت نوآوری ، تبیین جنبش نوآوری و ترسیم و نهادی کردن فرهنگ نوآوری در هـمـگان در راستای بقاء و حیات و پیشرفت همه جانبه است . لذا می طلبد نوآوری و تغییر بـرای تـطبیق خود با محیط جهت ادامه حیات با حفظ ارزش های اسلام ناب محمدی (ص ) محقق گردد.
جـایـگـاه خـلاقیت و نوآوری به حدی است که می توان گفت مجموعه دستاوردهای فرهنگی ، سـیـاسـی ، اجـتـمـاعـی ، اقـتـصـادی ، عـلمـی ، امـنـیـتـی و مـانـنـد آن در انـدیـشـه و عـمـل و پـیـشـرفـت وسـیـع تـکـنـولوژی و تـجـهـیـزات در هـمـه مـوضـوعـات ، حـاصـل خلاقیت و نوآوری است نه تکرار، در جا زدن و قانع شدن به وضع موجود، لذا می تـوان گـفـت انـدیـشـه هـای خـلاق و نـوآور از گـذشـتـگـان شـروع و بـه مـرور تکمیل و تکمیل تر شده و می شود.
چنانچه فرآیند علمی و عملی خلاقیت و نوآوری در سطوح فردی و اجتماعی به درستی طی شـود ثـمرات آن برای فرد و جامعه آشکار شده و شکوفایی را در موضوعات مختلف به دنـبـال خـواهد داشت . به عبارت دیگر جامعه ای که ابعاد همه جانبه خلاقیت و نوآوری را مد نظر قرار ندهد و یا به صورت ناقص و بخشی و شعاری از آن سود جوید هیچگاه نخواهد تـوانـسـت تـولیـد عـلم و شکوفایی در عمل را به چشم ببیند. در حقیقت شکوفایی ثمره و مـحـصـول نـوآوری و خلاقیت مستمر، فراگیر و واقعی است . هرچه خلاقیت و نوآوری واقعی تر باشد شکوفایی بهتر و ثمراتش بر همگان آشکارتر می شود.

اهمیت خلاقیت و نوآوری در سازمان

خـلاقـیـت و نـوآوری از ویـژگـی هـای خـاص انـسـان اسـت ، زیـرا برگرفته از اندیشه و تعقل است که مختص انسان می باشد.
از نظر طرز کار، توانایی های فکری ما را می توان به طریق زیر خلاصه نمود:
1. جذب ، توانایی مشاهده و بکار بردن توجه
2. ضبط، توانایی حفظ کردن و بخاطر آوردن
3. استدلال ، توانایی تجزیه و تحلیل و قضاوت
4. خلاقیت ، توانایی تجسم ، پیش بینی و ایجاد ایده ها
اکـنـون مـاشـین های کامپیوتر سه فعالیت اول را تا اندازه ای انجام می دهند لیکن مسلم به نظر می رسد که هیچ ماشینی قادر به ایجاد ایده ها نخواهد بود.309
از آنـجـایـی کـه رکن اصلی و کلیدی همه سازمان ها نیروی انسانی است و نیروی انسانی اسـت که می تواند در موارد فوق ما را یاری دهد تا بدانیم سازمان خلاق و نوآور بستگی تقریباً تامی نسبت به نیروی انسانی دارد اگر چه سایر ابعاد سازمان خلاق نیز در این مساءله دخیل هستند که در این مقاله به اختصار مورد بررسی قرار می گیرند.
سـازمـان هـا بـا مـحـیـط بـیـرونـی و داخـلی خـود بـه طـور مـسـتـمـر تعامل داشته و تاءثیرپذیر و تاءثیرگذارند. و تغییرات متعدد، گوناگون و پیچیده ای کـه در مـحـیـط بـیـرونـی وجـود دارد کـه سازمان ها نمی توانند نسبت به آنها بی تفاوت بـاشـنـد. در صـورت بـی تـفاوتی و تداوم رفتارهای تکراری در محیط بسته ، این نوع سـازمـان هـا رو بـه نـابـودی بوده و قادر به حفظ وضع موجود نیستند. لذا تداوم و بقاء سازمان ها و تحقق اهداف آنها می طلبد که نهضت خلاقیت و نوآوری را در ارکان سازمان که هـمـانا کارکنان ، مدیران و ساختار سازمانی است پیش بینی و فرآیند آن را ترسیم و به صورت مستمر و فراگیر مطرح سازند تا از سقوط و نابودی در امان باشند.
انعطاف پذیری منطقی سازمان ها در قبال تغییرات گوناگون و پیشرفت های تکنولوژی ، مـوجـب مـی شـود کـه سازمان به روز بوده و سیاست ها، روش ها، برنامه ها و تصمیمات خـود را بـراسـاس ‍ واقـعـیـات تـنـظـیـم نـمـوده و در صورت نیاز تغییرات لازم را ایجاد و اشـکـالات را مـرتـفـع و بـرنـامـه هـای پـیشرفت خود را ترسیم نمایند. در چنین صورتی سازمان ، به بقاء و حیات خود می توانند ادامه دهند و به اهداف مورد نظر دست یابند.
بـهـبود و نوآوری مستمر و فراگیر در واقع نوعی کند و کاو منظم برای یافتن شیوه ها و پـاسـخ هـای نو به فشارها و تغییر و تحولات محیطی است چرا که در محیطهای پیچیده و مـتحول امروزی دیگر واکنش های تکراری برای رویارویی با این تغییرات کارآمد نبوده و دائمـاً بـاید در جستجوی راههای جدید برای واکنش در برابر محیط برآمد. به عبارتی آن دسـتـه از سـازمـان هـا و سـیـسـتـم هـایـی در مـحـیـط پـیـچـیـده و پرتحول می توانند به بقاء خود ادامه دهند که به طور مستمر قادر باشند ایده ها و طرح هـای جـدیـدی را کـه لازمـه مـقـابـله بـا فـشـارهـا و تـحـولات مـحـیـطی است ، ایجاد و منتشر نمایند.310
آنـچـه امـروز بـیـشـتـر از گذشته بر سازمان ها آشکار گشته است ، ضرورت پیش بینی راهـهـایـی اسـت بـه جـهـت رفـع نـیـازهـایـی کـه مـمـکـن اسـت در آیـنـده بـه دنـبـال تـغـیـیرات احتمالی پدیدار شود، که هر سازمانی یا باید از پیش ، خود را برای چنین تغییراتی آماده سازد یا اینکه خطر مواجهه با وضعیت بحران واقعی را بپذیرد.311
بـنـابـرایـن چـنـانـچـه خـلاقـیـت و نـوآوری بـه صـورت هـمـه جـانـبـه و کـامـل در انـدیـشه و عمل مد نظر قرار گیرد می تواند موجبات رشد و شکوفایی استعدادها افراد، موفقیت های فردی ، شغلی و اجتماعی ، افزایش کمیت و کیفیت در تولیدات و خدمات ، کـاهـش هزینه ها و ضایعات و اتلاف منابع مادی و انسانی ، افزایش انگیزش کارکنان ، ارتقای بهداشت روانی و رضایت شغلی ، ارتقای بهره وری و رشد و بالندگی سازمان هـای گـونـاگون تحریک و تشویق رقابت های سالم در تولید، توزیع و خدمات ، کاهش بـوروکـراسـی اداری و کـاهـش پـشـت مـیـزنـشـیـنـی و تـشـریـفـات و افـزایـش ‍ عمل گرایی و دهها فایده دیگر خواهد شد.

ویژگی های اندیشه و عمل خلاقانه

تـبـیـیـن و شـرح ابـعـاد و مـبـاحث مربوط به خلاقیت در این مختصر نمی گنجد. اما آنچه می تـوانـد مـا را در شـنـاخـت خـلاقـیـت در سـازمـان یـاری دهـد، تـبـیـیـن ویـژگـی هـای عـمـل خلاقانه است . زیرا شناخت این ویژگی ها در تشخیص و هدایت مدیر تاءثیر سازنده داشـتـه و بـاعـث ایـفای نقش صحیح مدیران در سازمان ها می شود. برخی از مهم ترین این ویژگی ها به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد:
1. تـازگـی ، نـو بـودن و اصـالت داشته باشد؛ هر اندیشه ، فکر و ایده ای که بدون سـابـقـه بـوده و از اصالت برخوردار باشد، اندیشه و ایده خلاقانه است . اندیشه های تـکـراری ، مشابه و ترکیبی که فقط صورت و ظاهرش متفاوت باشد اندیشه خلاق نیست بـلکـه انـدیـشـه ای کـه بـا حـفـظ اصـول و مـبـانی عقلی و علمی سازگار بوده و بر این اصـول اسـتـوار اسـت انـدیـشـه خـلاق مـی بـاشـد بـه نـحـوی کـه مـنـجـر بـه حـل مـسـاءله ای یـا ابـداع و نـوآوری در بدست آوردن راه حلی یا کشف مجهولی که منجر به تولید علم و ابزار و مانند آن شود.
2. مـنـاسـب و مـفـید باشد؛ اندیشه های خلاق ، تخیلی و بی فایده نیستند بلکه با توجه بـه مـعـضـلات و نـیـازهـا و مـشـکـلات ، مـنـشـاء فـایـده بـوده و درصـد فـایـده رسـانی هم قـابـل قـبـول است به نحوی که طیف زیادی از مشکلات یا نیازها را می تواند رفع کند در حقیقت سطح بهره وری آن بالا است .
3. موجب حل یک مساءله یا رفع نیاز علمی و عملی گردد؛ اندیشه خلاق که قادر است برای مـشـکـلات راه حـل هـای مـخـتـلف اتـخـاذ کـنـد و از بـیـن راه حـل هـا، راه حـلی را کـه بـیـشـتـریـن نـقـاط مـثـبـت را بـرای حـل مـسـاءله یـا رفـع نـیـازهـای عـلمـی و عـملی در موضوع مورد نظر را دارد با توجه به شـرایـط و امـکـانـات مـهـیـا سـازد بـه نـحـوی کـه راه حل رفع نیازها ذهنی نبوده بلکه واقعی و مستدل باشد.
4. دوام داشته باشد؛ اندیشه خلاق ، اندیشه ای است که بتواند از ثبات نسبی برخوردار بـوده و در عـمـل دوام داشـتـه بـاشد. اندیشه های آنی ، موقتی و سطحی که حتی قادر به نوآوری و ابداع نیستند اندیشه خلاق محسوب نمی شوند.312
خلاقیت و مدیریت
هـمـانـطـور کـه اشـاره شـد سـازمـان ها برای تداوم حیات و بقاء و رشد و پیشرفت محتاج خـلاقـیـت و نـوآوری هـسـتـنـد. سـازمـان هـا به خودی خود یک مفهوم هستند که با وجود نیروی انسانی (مدیران و کارکنان ) حرکت ، پویایی و پیشرفت را رقم می زنند.
خلاقیت و نوآوری در سازمانها، دارای سه رکن اساسی هستند که در صورت وجود ویژگی های خلاق در هر یک ، امکان تحقق همه جانبه خلاقیت و نوآوری بوجود می آید. این ارکان سه گـانـه شـامـل مـدیر خلاق ، سازمان خلاق و کارکنان خلاق می باشد که می توان تاءثیر نقش ‍ مدیران خلاق را در راءس این مثلث قرار داد.
مـدیـر خـلاق . نـقـش مـدیـر در سـازمـان از سـاخـتـار، نـیـروی انـسانی ، تجهیزات و سایر عـوامـل تـاءثـیـرگـذارتـر اسـت . چـنـانچه مدیر از دانش ، اطلاعات ، تجربیات و هنر لازم مدیریت برخوردار باشد تا حدی که بتواند رهبری سازمانی را نیز عملاً عهده دار گردد، نقش و تاءثیر او دو چندان خواهد شد.
نـقـش مـدیـریـت در مـجـمـوعـه هـایـی کـه خـلاقـیـت و نـوآوری از ضـروریـات و عـوامـل اصـلی سـازمـان اسـت بـسـیـار مهم و حساس است ، زیرا مدیریت می تواند توانایی خـلاقـیـت و نـوآوری را در افـراد ایـجـاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او می تـواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن های خلاق .313
مـدیـریـت خـلاق نـمـی تـوانـد در بـنـد شـیـوه هـای سـنـتـی و مـعـمـول بـاشـد، بـلکـه سـبکی را برای مدیریت برمی گزیند که برای سازمان خلاق و نـوآور مناسب باشد و منجر به محیطی گردد که روح ابتکار و نوآوری در آن حاکم باشد. در سـازمان های خلاق روابط بین مدیران و کارکنان مبتنی بر صمیمیت ، روشنی و تشریک مساعی است و این امر منجر به احساس امنیت و آرامش خاطر در افراد می شود.314
مدیران خلاق در ایجاد فرصت های شغلی مناسب ، فضاسازی محیط سازمانی برای تلاش ‍ بـیـشـتـر کـارکـنـان و بـالا بـردن بـازده سـازمان نسبت به مدیران غیر خلاق ، کارآمدتر عـمـل مـی کـنـنـد. آنـان در ایـن راه بـه گـونـه ای ابـتـکـاری در رفع تنگناها و مشکلات می کوشند.315
پـس مـدیـران خـلاق کـسـانـی هـسـتـنـد کـه مـی تـوانـنـد بـه بـرکـت تمایل شخصی خود یا آموزشی که دیده اند، از کسب نتایج خلاق احساس رضایت کنند حتی وقتی که نقش خودشان در نیل به این نتایج غیر مستقیم باشد. مدیریت یک تخصص است که موفقیت در آن به موفق کردن دیگران بستگی دارد.316
ویـژگـی هـای مـدیـران خـلاق و کـارآفـریـن . وظـایـف مـدیـران خـلاق از چـنـد زاویـه قـابـل تـاءمل و بررسی است . وظایف مدیران خلاق از نظر ایجاد شرایط، رشد و توسعه خـلاقـیـت مـورد نـظر است که به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد. مدیران کارآفرین بـه دنـبـال نـوآوری و تـغـیـیرات جدید هستند. لذا چنانچه شرایط را تدابیر ایجاد وضع مـوجـود فـعـالیـت هـا سـازمـان و مـدیـریـت معنی کنیم ، ایجاد وضع موجود فعالیت کارکنان برعهده مدیران سازمان ها است ، که برخی از مهم ترین مصادیق آن را اشاره می نماییم .
1. کمک به تغییر و تحول ارزش هـا و هنجارهای نامناسب و نامساعد در کار و تولید. زیرا ایجاد فرصت کار و تلاش نـیازمند اصلاح مقررات ، نگرش ها و محدودیت های دست و پا گیر که مدیران خلاق از عهده آن برمی آیند ضروری است .
2. ریـسـک پـذیـری و تـحـمـل ابـهـام . آن هـا از شـکـسـت خـوردن نـمـی تـرسـنـد و بـا قـبـول یـک خـطـر بـه دنـبـال بـاز کـردن فـضـای کـار و رقـابـت جـدیـد مـی رونـد. یـعنی قبول ابهامی که پیش بینی پذیر نیست .
3. اسـتـفـاده درسـت از خلاقیت خود و دیگران . مدیران خلاق و کارآفرین از این ویژگی در خود و کارکنان به نحو درست و مناسب استفاده می کنند.
4. هـمـاهـنـگ بـا شـرایـط و واقـعـیت ها. مدیران خلاق و کار آفرین با توجه به سرمایه ، مـنـابع انسانی ، تجربه و شواهد علمی ولی هماهنگ با شرایط و واقعیت های کار اقدام می کنند.
5 . تـوجـه بـه آیـنـده و شـکـار فـرصت های طلایی . مدیران خلاق و کارآفرین به آینده توجه دارند و خود و کارکنان را به شکار فرصت های طلایی ترغیب می کنند. آنها در به نـتـیـجـه رسـانـدن فـرصـت هـا و طـرح هـای ابـتـکـاری حـوصـله و تحمل فراوانی دارند و با علاقه به پی گیری آنها می پردازند.
6 . تـصـمـیـم گـیـرنـدگان مستقل . مدیران خلاق و کارآفرین خود تصمیم گیرنده هستند و کـمـتـر تـحـت تـاءثـیـر القائات دیگران [تصمیم سازان ]اند. آن ها متکی به نفس و دارای روحـیـه ای کـامـلاً مـسـتـقل هستند [نه مستبد] به عبارت دیگر اراده قوی از آنان شخصیتی می سـازد کـه مـی تـوانـنـد در برابر ناملایمات مقاومت کنند. آغاز تصمیمات همراه با ریسک و پـذیـرش طـرح هـای نـو نـیـازمـنـد اسـتـقـلال در انـدیـشـه و عمل است .
7. رشد دهندگی ، علاقه مندی و بهره وری . مدیران خلاق و کارآفرین به شکوفاسازی اسـتعدادهای کارکنان توجه می کنند. مناسب سازی نوع کار با علایق و تخصص کارکنان ، فـراهـم آوردن فـرصت برای تلاش و انجام کار مورد علاقه آن ها، تشویق آنان به ارائه طـرح هـای نـو و قـدردانـی بـجا و کافی از زحماتشان ، به افزایش بازده کاری کمک می کنند.317

وظـایـف مـدیران خلاق

مدیران باید بدانند که سازمان آنها مجموعه زنده انسانی است که در تـعامل با ابزار و تجهیزات و مواد می باشد، آنها باید در جهت انطباق و رشد در محیط و بـهبود توانایی یادگیری خود و دیگر عناصر انسانی سازمان تحریک کننده و انتخاب گـر بـاشند. واکنش های انطباقی را در پیکره سازمان تقویت کنند تا استعداد و توانایی نـوآوری را بـهـبـود دهـند. در این صورت مدیران می توانند یادگیری نوآوری را ترویج دهند. لذا مدیران جهت پرورش ‍ افراد خلاق و آموزش آنان ، موارد زیر را باید امکان پذیر سازند:
1. تحمل مخاطره ؛ کارکنان باید تشویق شوند که بدون ترس از پیامدهای ارائه واجرای یک برنامه آن را تجربه نموده و اشتباهات را به عنوان فرصت های یادگیری به شمار آورند.
2. کـاهـش کـنـتـرل بـیـرونـی ؛ قـوانـیـن ، مـقـررات و خـطـمـشـی هـا و کنترل های مشابه باید به حداقل کاهش یابد.
3. کاهش تقسیم کار؛ از افراط در تقسیم کار پرهیز شود تا محدودنگر نگشته و وسعت دید را افزایش دهد.
4. قـبـول ابـهـام ؛ در تـاءکـیـد بـر شـفاف ساختن ، عینی بودن ، مشخص بودن در فرآیند خلاقیت ، پرهیز گردد تا محدوده خلاقیت کاهش نیابد.
5 . تحمل راه های غیر عملی ؛ از جواب های غیر عملی که ممکن است نابخردانه باشد، باید تحمل نمود شاید برخی از راه حل ها در مواقعی منجر به خلاقیت شود.
6 . تـحـمـل تـضـاد؛ تـنوع آراء باید تشویق شود. گرچه هماهنگی و توافق بین افراد و واحدها همیشه به عملکرد موفق منجر نمی شود.
7. تمرکز بر نتایج تا ابزارها؛ هدف ها باید واضح باشد و افراد باید تشویق شوند کـه راه کـارهـای مـتـعـدد رسـیـدن آنـهـا را در نـظر بگیرند، تمرکز بر نتایج باعث ارائه پیشنهاد و چندین جواب صحیح برای هر مساءله معین می شود.
8 . ارتـبـاطـات هـمه جانبه ؛ ارتباطات باید به طور افقی ، عمودی و مورّب جریان پیدا کند. جریان آزاد ارتباطات باروری نظریات را آسان می کند.
9. ایـجاد نظام مشارکت جو؛ وقتی که کارکنان بدانند در صورت ارائه نظر، مورد حمایت و تـشـویـق مـدیر قرار می گیرند پیوسته به تفکر و خلاقیت می پردازند اما اگر مدیران بـه افـکار و نظرات نهایی آنها بی اعتنایی کنند، شخصیت انسانی افراد را می شکنند و ابتکار را می خشکانند.
10. گـسـتـرش گـروه هـای کـار؛ در جـلسـه هـای گـروهـی ، مـسـایـل از جـوانـب مـخـتـلف مـورد بررسی قرار می گیرند و افراد تلاش می کنند نظرات کارسازتری را ارائه دهند.318
نقش نوآوری مدیر. مدیران در سازمان ها دارای نقش های گوناگونی هستند که یکی از این نقش ها نقش نوآوری آنان در سازمان است .
از مـدیـر بـه عـنـوان نـوآور انـتـظـار مـی رود کـه امـر تـطـبـیـق پـذیـری و تـغـیـیـر را تـسـهـیـل نـمـایـد. مـدیـر نـوآور بـه تـغـیـیـر مـحـیـط، تـعـیـیـن و تـشـخـیـص رونـدهای آن ، تحمل عدم قطعیت و ریسک توجه دارد. صلاحیت های لازم با توجه به فعالیت ها و انتظارات این نقش شامل همسازی با تغییر، تفکر خلاق و توانایی اداره تغییر است .319
پـایـه نـهادی کردن نوآوری ، فرهنگی است یعنی مدیران باید تاءکید اصلی خود را بر تـوانـایـی افـراد بگذارند. و سازمان را نیز به چنین امری تشویق نمایند. علاوه بر این مـدیـران بـا اسـتفاده از توانایی خود در جهت ساخت دهی سازمان از پایین به بالا و اعتماد به افراد می توانند جریان مطلوبی از ایده ها و طرحها را در سازمان ایجاد نمایند.320

سازمان خلاق

از آنـجـایی که سازمان ها در معرض تغییرات ، تحولات و پیشرفت های گوناگون محیط داخـلی و مـحـیطهای بیرونی هستند. و برای اینکه بتوانند به هدف های خود دست پیدا کنند بـه نـاچـار مـی بـایست سازگاری ، انطباق و انعطاف پذیری منطقی ، عاقلانه و دانایی مـحـور را بـا مـصادیق و واقعیت های علمی و عملی ـ نه ذهنی ـ را به طور سنجیده در سازمان عـمـلیـاتـی نـمـایـنـد. علاوه بر این سبک زندگی ، انتظارات ، تغییرات اجتماعی و دهها مؤ لفـه دیـگـر در درون سـازمـان دخـالت دارنـد که بی توجهی نسبت به آنها سازمان را از بقاء و پویایی و موفقیت دور می سازد.
سـازمان خلاق بستر سیاست های خلاقانه . خلاقیت ، نوآوری و شکوفایی در هر سازمان و مـحـیـطـی کـه افـراد در آن فـعـالیـت دارنـد، زمـانـی مـحـقـق مـی شـود کـه زمـینه و شرایط لااقـل بـه طـور نـسـبـی بـرای افـراد فـراهـم شـود. بـرخـی از زمـیـنـه هـا مـی تـوانـد شامل محیط سازمانی ، ساختار و چینش ، ارتباط عمودی ، افقی و مورّب در سازمان ، حذف یا کـاهـش مـوانـع خـلاقـیـت و نـوآوری ، ایـجـاد راهـهـای تـرغـیـب و تـسـهـیـل خلاقیت و نوآوری در سازمان ، باشد. همچنین ایجاد شرایط لازم و در برخی موارد کـافـی بـرای خـلاقـیـت و نـوآوری در سـازمان مهم و حیاتی است . و مراد از شرایط وضع موجودی است که سازمان و مدیر ایجاد نموده اند. فضای تحریک کننده خلاقیت ، نقش پویا و کارآمد مدیر، ایجاد انگیزه های درونی و بیرونی ، تهیه ابزارهای فکری و عملی و مانند آن همگی می توانند شرایط مناسب برای خلاقیت و نوآوری را در سازمان ایجاد نمایند.
سـازمـان خـلاق را باید محیط و بستری اساسی برای سیاست های خلاقانه مدیر و تلاش های ابتکار کارکنان تعبیر نمود. ((ریکادز)) (1990) معتقد است که در محیطهای فقیر از حیث خـلاقـیـت ، تـمـایـل بـه ریـسـک ، بـروز تـفـکـر انـتـقـادی و مـیـل به تغییر، کاهش قابل توجهی می یابد. علت پدید آمدن این حالت را باید عمدتاً در رفتارهای کلیشه ای و مملو از محدودیت ها، ارزیابی های ناکام کننده ، و موج محافظه کاری ، مقررات دست و پاگیر، نا امنی شغلی ، ابهام در اهداف و بی توجهی به افراد خلاق در سـازمـان جـسـتـجـو کـرد. بـرعـکـس درمـحـیـطـهـای سـازمـانـی کـه روح خلاقیت در آن ها مورد اقبال واقع می شود بستری مناسب برای حرکات ابتکاری فراهم می گردد.321
ویژگی های سازمان خلاق و نوآور. سازمان های خلاق و نوآور را می توان از ویژگی هاو خـصـوصـیـات مـفـهـومی و عملی آنان شناخت و بدون توجه به این ویژگی ها سازمان ها و مـدیـران به درستی قادر نخواهند بود از خلاقیت و نوآوری در رسیدن به اهداف سازمانی بـهـره مند شوند. برخی از مهم ترین ویژگی های سازمان های خلاق و نوآور را مرور می نماییم :
1. سـاخـتـار مـتـنـاسـب بـا اهـداف ؛ یـکـی از مـهـم تـریـن عـوامـل تـسهیل و تقویت توان خلاقیت و نوآوری در سازمان ساختار مناسب و تشکیلات متناسب بـا اهـداف اسـت . اگـر ساختارهای سازمانی را به دو نوع ماشینی و زیستی تقسیم کنیم ، سـاخـتـار زیـسـتـی یـاارگـانـیـک سـاختار مناسب خلاقیت و نوآوری در سازمان است . ساختار زیـسـتـی بـا شـرایـط مـتـحـول مـحـیـطـی بـه سـرعـت هـمـاهـنگ شده ، امکان انعطاف و آزادی عـمـل را برای اعضاء فراهم آورده و بستر مناسبی را برای رشد خلاقیت و نوآوری آماده می سـازد. ایـن سـاخـتـار واجـد ویـژگـی هایی از قبیل ارتباطات موازی ، انجام امور در سطوح مربوطه (عدم احاله امور برای تصمیم گیری به رده بالاتر) تعهد به اهداف وظیفه ای ، هـم سـطـح بـودن هـرم سـازمـانـی ، روابـط نزدیک شغلی و تخصصی ، همکاری و همراهی پرسنلی است .322
هـمـچـنـیـن ، سـازمـان هـای بزرگ به طور فزاینده ای سعی بر این دارند که به انعطاف پـذیری ساختاری سازمان های کوچک دست یابند. یعنی آنها در جهت هر چه بیشتر ارگانیک کـردن عـمـلیـات بـا تـاءکید قوی بر ارتباطات افقی و تیم ها و نیروی کار دارای وظایف مـتـقـاطـع تلاش می کنند. سازمان های نوآور برای ایجاد واحدهای کوچک تر بسیار تجدید سـازمـان مـی کـنـنـد تـا به تیم های خلاق امکان عمل بدهند و کارآفرینی را در پروژه های جدید تشویق می کنند.323
2. فرهنگ و استراتژی سازمان ؛ سازمان های نوآور برای حمایت از خلاقیت و کارآفرینی بـسـیـج مـی شـونـد و مـدیـرانـشـان نقش های فعالی در هدایت فرآیندِ نوآوری به عهده می گیرند. در سازمان های فوق العاده نوآور، فرهنگ و استراتژی صنفی ، نوآوری را حمایت مـی کند. استراتژی های سازمان ، بصیرت و ارزش های مدیریت ارشد و چارچوب خط مشی هـا و انتظارات بر روحیه نوآوری تاءکید می ورزد. اما حتی با وجود چنین جهت گیری هایی شـکـسـت پـذیـرفـتـه مـی شـود و سـازمـان بـه ریـسـک پـذیـری تمایل دارد. کلید اصلی در این جا برای مدیران این است که جوّ گریز از ریسک را از میان بـردارنـد و آن را بـا یک نوع فرهنگ سازمانی جایگزین کنند که نوآوری را انتظار دارد و شکست را می پذیرد.
3. تـاءمـیـن نـیـروی انـسـانـی مـتـفـاوت ؛ سـازمـان هـا بـرای مـوفـق شـدن در تـمـام مـراحل فرآیند نوآوری به آدم های متفاوتی نیازمندند، از جمله پدیدآورندگان اندیشه که بینش و دیدگاه های نو به وجود می آورند، دارندگان اطلاعات که با منابع دانش مربوط هستند،قهرمانان محصول که طرفدار اتخاذ شیوه های جدید هستند، مدیران پروژه که وظایف فـنـی لازم را انـجـام مـی دهـنـد تـا یـک پروژه نوآوری را در مسیر صحیح خود نگاه دارند و رهبرانی که فعالانه دیگران را تشویق ، حمایت و هدایت می کنند تا نوآوری را پی گیری کنند.
4. حـمـایـت مدیران عالی ؛ سازمان های دارای نوآوری بالا، مدیریت عالی از نوآوری حمایت مـی کـنـنـد. آنـهـا فـرآیـنـد نـوآوری را درک مـی کـنـنـد، انـتـقـادات و اخـتـلاف عـقـیـده را تـحـمـل مـی کـنـنـد و تـمام قدم های ممکن را برای حفظ جریان نوآوری و رفع موانع موفقیت بـرمـی دارنـد. کـلید اصلی به وجود آوردن و زمینه برای افراد بالقوه خلاق به منظور عـمـل کـردن بـا تـمـام تـوانشان است . بر این اساس ‍ ((ماکس دیری )) می گوید: اگر می خواهید بهترین چیزها در زندگی شرکت [سازمان ] روی دهد باید راههایی را بیابید تا آدم های غیر عادی را تحمل کنید.324
عـلاوه بـر ایـنـهـا ویـژگـی هـای دیـگـر سـازمـان هـای خـلاق عـبـارتـنـد از؛ رقـابـت کـامـل و فـشـرده ، فـرهـنـگ مـردم بـه نحوی که اتلاف وقت را گناه بدانند، دسترسی به مدیران ، طوری که بتوان افکار و نظرات دیگران به طور مستقیم و بدون واسطه توسط مـدیر دریافت شود، احترام به افراد به نحوی که افراد باور کنند که می توانند همگام بـا نـیازهای سازمان رشد کنند، ارائه خدمات مردمی جهت رفع نیازمندی های مردم و رضایت آنـان ، تـخـصـص ، بـاعـث فـراهم کردن جایگاه مناسب گردش شغلی شده ، کار گروهی ، رابـطـه کـارکـنـان بـا سـازمـان بـاعـث بـرخـورداری آنـان از امـنـیـت شـغـلی اسـت و اسـتـقـبـال مـدیـران از عـامـل یـا عـوامـل تـغـیـیـر و پـذیـرفـتـن آنـان نـه مـقـاومـت کـردن در قبال آنان همگی ویژگی هایی هستند که برای سازمان های خلاق برمی شمرند.325
مـوانـع فـردی و سـازمـانـی در نـوآوری . خـلاقـیـت و نـوآوری مـثـل هـر پدیده ای دیگر دارای موانعی است که فرد و سازمان می بایست آنها را شناسایی نموده و درصدد رفع آن باشند تا جریان مستمر و فراگیر خلاقیت و نوآوری در افکار و اعـمـال فـردی و سازمانی بروز و ظهور یابد. بر این اساس ‍ موانع خلاقیت و نوآوری را می توان در محدوده فرد و سازمان به صورت مجزا مورد اشاره قرار داد.
موانع اصلی خلاقیت و نوآوری برای فرد را می توان به اختصار چنین مطرح ساخت :
1. عـدم اعـتـمـاد بـه نـفس ؛ اعتماد به نفس یا خودباوری به منزله دانستن این مفهوم است که انـسـان دارای اسـتـعـدادهـای خـدادادی اسـت که در سایه تلاش مستمر، صبر و بردباری در قبال مشکلات و استمرار فعالیت صحیح می تواند به اهداف مورد نظر دست یابد.
2. تـرس از انـتـقـاد و شـکست ؛ عده ای از افراد از اینکه عملی خلاقانه انجام دهند که باعث انـتـقـاد دیـگران از وی شود یا در انجام عمل شکست بخورند، هراس دارند. ترس از انتقاد و شکست همچون زندان و حصاری است که هرگز دیوارش فرو نخواهد ریخت .
3. تـمـایل به همرنگی و همگونی ؛ عده ای معتقدند ((گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو)). این باور که همرنگ و همگون جماعت شدن را منشاء آسایش و حذف و کاهش ‍ گرفتاری هـا مـی دانند. این نگرش موجب ترویج عادت ها و پذیرفتن وضع موجود است . در حالی که با خلاقیت و نوآوری سازنده مغایرت داشته و خلاقیت و نوآوری را کمرنگ و حذف می نماید در نـتـیـجـه پـیـشـرفـت در عـلوم و عـمـلکـردهـای درسـت حاصل نمی شود.
4. عـدم تـمرکز ذهنی ؛ از مؤ لفه های خلاقیت و نوآوری تمرکز ذهنی ، عمیق و دقیق بر یک مـوضـوع است . کسانی که از تمرکز ذهنی عمیق و دقیق به دور هستند یا ذهن خود را درگیر مـوضـوعـات مـتـعـدد و مختلف می کنند باعث تشتت و پراکندگی توانایی های ذهنی خود می شـونـد و در حـقـیـقـت تـوانـایـی و انرژی فکری خود را تقسیم و پراکنده می کنند. این عدم تمرکز ذهنی عنصری است که خلاقیت و نوآوری را کاهش یا مخدوش می سازد.326

موانع خلاقیت و نوآوری سازمانی عبارتند از:

1. منزوی شدن مدیریت عالی ؛ سوء تفاهم به وجود می آورد و به جو ریسک گریزی کمک می کند.
2. تـحـمـل نـکـردن تـفـاوت هـا؛ نـاهمانندی را قبول ندارند، یکنواختی به وجود می آورد. و کـسـانـی کـه وضـع مـوجـود را مـورد سـؤ ال قـرار مـی دهـنـد ((مشکل آفرین )) می خواند.
3. منافع شخصی ؛ به جای کُل روی اجزا متمرکز می شود و بر دفاع از منافع خویش در برابر تجاوز افراد بیرونی تاءکید می ورزد.
4. مـحـدودیـت اُفق دید؛ روی هدف های کوتاه مدت به جای اندیشه های نو برای دستاوردها در بلند مدت تاءکید می ورزد.
5 . افراط در تفکر عقلانی ؛ سعی دارد فرآیندهای خلاق و بعضی اوقات بی نظم را به صـورت تـوالی مـنـطـقی و سیستماتیک درآورد و ممکن است به جای نیازهای توسعه ، روی برنامه ها تاءکید ورزد.
6 . مـشـورت هـای نـامـنـاسـب ؛ از نـظـام پـاداش هـا و کنترل برای اِعمال نظم و مقررات و یکنواختی روزمره استفاده می کند و کارهای غیر منتظره و تفاوت های مربوط به نوآوری را مانع می شود.
7. دیوان سالاری بیش از حد؛ به مقررات ، روش ها و بازدهی که موجب دلسردی در خلاقیت و نوآوری می شود پای بند است .327
بـنـابـرایـن سـازمـان ، مـدیـریـت و کارکنان زمانی از اندیشه های نو، طرح ها و روش های خـلاقـانـه بـهـره مـند می شوند که همت جدی در حذف یا کاهش موانع باشند در این صورت است که بهره مندی اندیشه های خلاقانه و عملکردهای نوآورانه نصیبشان خواهد شد.
نـتـایـج خـلاقـیـت و نـوآوری در سـازمـان . دسـتـاوردها و نتایج اندیشه های خلاق و عملکرد نوآورانه باعث شکوفایی در موارد ذیل می باشد:
1. خـلاقـیـت بـه نـوآوری شـغـلی کـه مـحـصـول آن تـنـوع در اشتغال است یاری می رساند.
2. خلاقیت به افزایش بازده کار و شغل کمک می کند.
3. خـلاقـیـت بـه پـویـایـی افـراد و تـلاش بـیـشـتـر بـرای کـار و شغل کمک می کند.
4. خلاقیت ضریب آسیب پذیری شغل را با شکار طرح های خوب کاهش می دهد.
5 . خلاقیت بر صرفه جویی در پول و سرمایه برای کار تاءثیر می گذارد.
6 . خـلاقـیـت وابـسـتـگـی بـه مـشـاغـل دولتـی را از راه پـرورش استقلال کاری می کاهد.
7. خلاقیت به توسعه و گستردگی کار و شغل در آینده می انجامد.
8 . خلاقیت به ایجاد فرصت های شغلی متنوع برای دیگران منجر می شود.
9. خـلاقـیـت بـه ایـجـاد فـضـای رقـابـت در کـار و خـلق مشاغل بهره ور کمک می کند.
10. خلاقیت در هر حوزه کاری به بسط و توسعه آن یاری می رساند.
11. خلاقیت به ایجاد مشاغل مولد در جامعه کمک می کند.
12. خـلاقـیـت بـه اصـلاح شـکـل کـنـونـی اشـتـغـال (مشاغل غیر مولد) کمک می کند.
13. خلاقیت به ایجاد مشاغل با بازدهی ابتکاری یاری می رساند.328
14. خـلاقـیـت فـرصـت کـسـب سـود بـیـشـتـر را بـه افـراد شاغل اعطاء می کند.
در یـک جـمـع بـنـدی کـلی مـی تـوان چـنـیـن نـتـیـجـه گـرفـت کـه خـلاقـیـت و نـوآوری حـداقـل سـه فـایده برای جامعه دارد. باعث افزایش رشد اقتصادی می شود، بهره وری را بالا می برد، و باعث به وجود آمدن تکنولوژی ، کالا و خدمات جدید می گردد.329

کارکنان خلاق

مـثـلث خـلاقـیـت در سـازمـان دارای سـه ضـلع اسـت کـه مـدیـر، سـازمـان و کـارکـنـان آن را تشکیل می دهند. درباره دو ضلع سازمان و مدیر به اختصار مطالبی ارائه شد. ضلع سوم ایـن مـثلث را کارکنان خلاق تشکیل می دهند که به نظر می رسد بسیار مهم و کلیدی است و در حـقـیـقـت سـازمان و مدیر خلاق همچون بستری هستند برای خلاقیت و نوآوری کارکنان که منجر به شکوفایی در سازمان می گردد.
حـمـایـت کـارکـنـان از سـیـاست های خلاق . بهره وری از منابع انسانی با کارآمدسازی این افراد معنا می یابد. موفقیت سازمانی هدف و غایتی است که به پشتوانه و همت کارکنان در حـمـایت از سیاست های خلاق یک مدیر امکان پذیر می شود لذا باید به ویژگی های زیر توجه شود:
1. بـهـره وری کـارکـنـان بـا انـگـیـزش آنان ارتباط کاملاً مستقیمی دارد. به عبارت دیگر، درگـیر شدن با کار و چنگ انداختن بر مشکلات ، نیازمند یک پشتوانه انگیزشی است و این انتظاری است که مدیر خلاق باید به درستی به آن پاسخ دهد یعنی کارمند را به کار و تلاش امیدوار و تشویق کند.
2. بـروز انـدیـشـه و رفـتـار ابتکاری در کارکنان با پرورش حس مفید بودن ، احترام به شـخـصـیت کاری آنان افزایش می یابد. مشارکت در حرکات سازنده سازمانی و تولیدی ، احترام به اندیشه و تلاش آنان ، قدردانی از اقدامات مثبت و شکوفاسازی استعدادهای آنان همواره از خواسته های کارکنان خلاق به شمار می رود.330
ویـژگـی هـای افـراد اخلاق . روانشناسان سعی داشته اند تا مشخصات افرادی که دارای سـطـح بـالایـی از خـلاقـیـت هـسـتـنـد را مـشـخـص کـنـنـد. ((اسـتـیـفـر)) عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است :
1. سلامت روانی و ادراکی ؛ توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع .
2. انعطاف پذیری ادراک ؛ توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی .
3. ابتکار؛ توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید.
4. ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی ؛ توجه کردن و در نظر گرفتن چالش جدید مسائل پیچیده .
5 . اسـتـقـلال راءی و داوری ؛ مـتـقـاوت بـودن از هـمـکـاران در ارائه نـظرات و اندیشه های نو.331
در هـر صـورت ، انسان ها همگی دارای استعداد خلاقیت و نوآوری هستند اگرچه باهم متفاوت انـد. امـا در مـجـمـوع بـررسـی مـی تـوان ویـژگـی هـا و خـصـوصیات افراد خلاق را چنین برشمرد:
1. تیزهوش تر از دیگران است .
2. عـلاقـه او به مسایل علمی ، هنری ، فرهنگی و اجتماعی بیشتر و دامنه اطلاعات او وسیع تر است .
3. درباره مسایل انتزاعی در مقایسه با مسایل عینی و ملموس ، بهتر و عمیق تر می اندیشد.
4. نسبت به مسایل اجتماعی و سیاسی حساس است .
5 . انعطاف پذیر و بیانش دارای طنز است .
6 . دوسـت دارد در مـبـاحـثـه عـقـیـده خـود را بـیـان کـنـد ولی اصـراری بـه تحمیل عقاید خود ندارد.
7. بسیار کنجکاو است .
8 . بیشتر ریسک می کند.
9. خودخواه نیست .
10. به سرنوشت دیگران اهمیت می دهد.
11. استقلال طلب است .
12. ثبات عاطفی بیشتری دارد.
13. اعتماد به نفس خوبی دارد و در مقابل ناکامی ها کمتر دلسرد و ماءیوس می شود.
14. نـسـبـت به زندگی خود و دیگران احساس مسئولیت می کند و معتقد است که در زندگی رسالتی به عهده او گذاشته شده است .
15. در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بیشتری برخوردار است .332

چـگـونـه مـی تـوان خـلاقـیـت و نـوآوری را در سـازمـان تسهیل کرد؟

هـمانطور که اشاره شد عوامل کلیدی برای خلاقیت و نوآوری در سازمان مدیران و کارکنان مـی بـاشـد. صـاحـب نـظـران عـوامـل مـتـعـددی را بـرای تسهیل خلاقیت و نوآوری در سازمان مطرح می کنند که از بین آن ، عواملی زیربنایی تر و نقش آفرین تر هستند که عبارتند از:
1. سـاخـتـار و تـشـکـیـلات سـازمـانـی ؛ سـاخـتـار زیـسـتـی یـا ارگـانـیـک بـا شـرایـط مـتـحـول مـحـیـطـی بـه سـرعـت هـمـاهـنـگ شـده ، امـکـان انـعـطـاف و آزادی عـمـل را بـرای اعـضـاء فراهم می سازد. در ساختار ارگانیک با دوری جستن از خصوصیات سـازمـان هـای بوروکراتیک و قید و بندها و ضوابط سخت و ثابت آن محیطی مناسب برای خلاقیت کارکنان ایجاد کرده و یکی ازعوامل تسهیل نوآوری به شمار می رود.
2. حـمـایـت ، پشتیبانی و تشویق ؛ استراتژی حمایت از افکار نو در سازمان موجب می شود تـا سـازمان از تحول کافی برخوردار شده و بتواند خود را با محیط متغیر خارجی هماهنگ سازد. تعیین اهداف روشن و صریح در مورد فعالیت های خلاق و ایجاد سیستم پاداش دهی و تشویق افراد نوآور در این زمینه کارساز و مؤ ثرند.
یـکـی از انـدیشمندان مدیریت در زمینه عوامل مؤ ثر بر خلاقیت و نوآوری به چهار دسته از عوامل اشاره دارد که عبارتند از:
1. به کارگیری و جذب نیروهای خلاق و نوآور به سازمان .
2. امکانات مناسب تحقیقاتی و مالی برای کوشش های نوآورانه .
3. آزادی عمل در انجام فعالیت ها و تلاش های خلاق .
4. بـه کارگیری نتایج حاصله از فعالیت های خلاق و دادن پاداش مناسب به افراد خلاق .333

24 راهکار عملی خلاقیت و نوآوری در سازمان

بـرای بـهـره مـند شدن از خلاقیت منجر به نوآوری و دست یافتن به شکوفایی که همانا تـحـقـق هـدف هـای تـرسـیـم شـده سـازمانی است . صاحب نظران راهکارهای متعددی را مطرح ساخته اند که برخی از مهم ترین آن راهکارها عبارتند از:
1. ایـجـاد فـضـای خـلاق ؛ فـضای محرک خلاقیت به معنی این است که مدیریت باید همیشه آمـاده شـنیدن ایده های جدید از هر کس در سازمان باشد. در واقع سازمان باید در جستجوی ایـن گونه فکرها باشد و تنها منتظر ارائه اندیشه جدید نماند. برای اینکه خلاقیت به وقـوع بـپـیـونـدد بـاید چنان نگرشی وجودداشته باشد تا از پیشنهادهایی که مبتنی بر تـغـییر شرایط موجودند استقبال کند و ملاک اصلی پیشنهاد دهنده آن چیزی است که مدیر در عـمـل انـجـام مـی دهـد نـه سـخـن او. لذا هـر فـکـری بـایـد بـه طـور جـدی مـورد دقـت و تـحـلیـل قـرار گـیـرد و در صـورت بـه کـار گـرفـتـه نـشـدن ، دلیل رد آن به دقت برای پیشنهاد دهنده تشریح گردد.
2. دادن وقـت بـرای خـلاقیت ؛ موضوعات انحرافی (غیر اصلی ) محیط کار، اغلب مدیران و کـارکـنـان را از خـلاق بـودن بـازمـی دارد. بـرخـورد بـا مـسـایل فوری و فوتی ممکن است بیشتر وقت روزانه فرد را بگیرد، اغلب ، فرصتی که باقی می ماند یا اندک است یا هیچ فرصتی برای تفکر خلاق نمی ماند.
همه سازمان ها از این روش پیروی نمی کنند، سازمانی ممکن است وقت یا جای مخصوصی را بـرای خـلاقـیـت اخـتصاص ندهد ولی افراد را به برنامه ریزی در کار خود برای یافتن فـرصـت جـهـت تـفـکـر خـلاق تـشـویـق کـنـد. ضـمـن ایـنـکـه بـه مـسـایـل روزه مـره بـایـد پـرداخـت ولی اغـلب ارزش ‍ دارد حداقل به بعضی از افراد سازمان برای خلاق بودن فرصت داده شود.
3. بـرقـراری سیستم پیشنهادات ؛ روش هایی برای ارائه پیشنهادات فراهم شود. برای مـثـال ، صـنـدوق پیشنهادات را می توان در هر واحدی قرار داد. فرم های مخصوص دریافت نـظـرات و پـیـشـنهادات را تهیه و در اختیار افراد گذاشت و جایزه ای نقدی یا تقدیرنامه هایی برای پیشنهادات مفید و سازنده در نظر گرفت و دادن پاداش کافی نیست ، کارکنان بـایـد اعتقاد پیدا کنند که مدیریت واقعاً به ایده های آنان نیاز دارد و لازمه چنین اعتقادی در کـارکـنـان ایـن است که مدیر هر پیشنهادی را به طور جدی مورد بررسی قرار دهد و اگر فکری پذیرفته نشد علت آن را برای صاحب فکر و پیشنهاد دهنده آن توضیح دهد.
4. ایـجـاد واحـد مخصوص خلاقیت ؛ این گونه واحد وقتشان را صرف یافتن ایده های جدید بـرای ارائه خـدمـات یـا سـاخـتـن مـحـصول می کنند و گاهی تحقیق محض انجام می دهند. این گـونـه تـحـقـیـقـات بـرای پـیشرفت دانش ، بدون تلاش برای یافتن کاربرد فوری آن صـورت مـی گـیـرد. البـته بعدها این اندیشه های محض می تواند جنبه کاربردی داشته بـاشـد. ولی امـروزه تـحـقـیـقـات کـاربـردی بـیـشـتـر معمول و مورد توجه است .334

ده طریق افزایش خلاقیت

پـروفـسور ((جان آرش مرهورن )) در کتاب مدیریت و رفتار سازمانی ، ده طریق افزایش ‍ خلاقیت را چنین مطرح می سازد:
1. بیش از یک پاسخ ((درست )) یا بیش از یک ((بهترین راه )) را جستجو کنید.
2. از منطقی بودن بیش از حد بپرهیزید. بگذارید فکرتان آزادانه سیر کند.
3. با قواعد چالش داشته باشید. بپرسید چرا؛ به وضع موجود راضی نشوید.
4. سؤال ((اگر این طور شود، چه خواهد شد)) را مطرح کنید.
5 . بگذارید ابهام به شما کمک کند و بگذارید دیگران چیزها را طور دیگری ببینند.
6 . از خطا کردن نهراسید، بگذارید آزمون و خطا راهی به سوی موفقیت باشد.
7. بـرای تـجـربـه کـردن و تـفـریـح وقـت بـگذارید، بگذارید آنها راهی برای کشفیات باشد.
8 . به بیرون از تخصصتان نگاه کنید تا سایر نظرات و دیدگاهها را دریابید.
9. از عدم همرنگ شدن حمایت کنید، بگذارید تفاوت ها وجود داشته باشند.
10. بـه خـلاقـیـت خـودتـان و دیـگـران بـاور داشـتـه بـاشـیـد، بـگذارید خلاقیت به خود شکوفایی شما کمک کند.335
ده گام و راهکار دیگر ایجاد سازمان خلاق را می توان چنین ترسیم نمود:
1. آیـا آمـاده هـستید کارکنانتان با بیان ایده های خود سبب آزار شما شده و یا منشی شما با استدلال برای شما بیان کند که نظرات او از شما هوشمندانه تر است ؟
2. کـارکـنـانـتان دارای قابلیت های نهفته و دارای ایده های فراوان هستند، در صورتی که بـه طـور فـعـالانـه در زمـیـنـه ارتقاء خلاقیت در سازمان تلاش نکنید، تمامی ایده هایشان فراموش خواهند شد.
3. ایـجـاد امـنـیـت نمایید؛ در صورتی که کارکنان اعتماد به مدیریت شما نداشته باشند، ایده های خود را منتقل نخواهند کرد.
4. ارتـبـاطـات را تـسـهـیـل کـنـیـد؛ شـرایـطـی را در سـازمـان پـدیـد آوریـد تا ارتباطات تـسـهـیـل شـده و ایـده هـا در سـازمـان بـه گـردش درآیـنـد و مـدیـریت نیز با جدیت آنان را تـحویل گرفته و مورد بررسی قرار دهد و با ایجاد سیستم مدیریت ((ایده های شغلی )) یا ((دیوار ثبت نظرات )) به آن دست یافت .
5 . زمـیـنـه مـشـارکت را فراهم سازید؛ شرایطی را ایجاد نمایید که افراد در بیان ایده ها مشارکت نمایند.
6 . سـودجـویـی از ایـده هـای افـراد در هـمـه مـوضـوعـات ؛ یـقـیـن حـاصـل کـنید که تمامی کارکنان در کلیه واحدهای سازمانی می توانند در سازمان با دادن ایده ها خود و توسعه آنها مشارکت نمایند.
7. دادن پـاداش در خـور شـاءن ؛ اگـر کـارکـنـان شما ایده های خوبی ارائه کنند به آنها پـاداش دهـید. فقط پاداش های مادی نباشد بلکه پاداش های معنوی ، خصوصاً سهیم کردن کـارکـنـان در مـنـافـع نـاشی از به کارگیری ایده ها، بسیار مهم خواهد بود. زیرا بجای ایـنـکـه آنـان در پـی تـخـریـب سـازمـان بـاشـنـد بـه دنـبـال ارائه ایده های خوب و عملی ساختن آنها خواهند بود. نه اینکه ایده های خوب آنها را بـکـار نـبـرد، بلکه از ایده های آنها به نام خود استفاده کنید در این صورت مدیر با چنین موج سواری مُهر خاموشی بر ایده ها و خلاقیت کارکنان می زند.
8 . هـیـچ گـاه کـارکـنـان را بـخـاطر ایده های نامناسب تنبیه نکنید. زیرا کارکنان خلاق در تـمـامـی زمـان هـا دارای ایـده هـسـتـنـد. گـاهی اوقات بعضی از ایده های آنها نامناسب اند و بـعـضـی اوقات بسیار هوشمندانه هستند لذا با تنبیه کردن ، مسخره کردن و بی اعتنایی با افراد خلاق این ایده های خوب هم از دست خواهد رفت .
9. خـیـلی بـر روی تـحـقـیـقـات و تـحـلیـل هـا تـکیه نکنید. اگرچه آنها در جای خود بسیار ارزشمند هستند. اما بزرگ ترین ایده ها معمولاً از طریق الهام به دست آمده اند.
10. خـلاقـیـت یـک سـرمایه گذاری بلند مدت است . و منافع آن در کوتاه مدت به سازمان بـازنـمـی گـردد. اگـر سازمان شما خلاق نیست ، زمان نیاز دارد تا کارکنان با روش های جدید فکر کردن آشنا شده تا نحوه رفتار و روش تولید کردن آن تغییر کند. پس زمانی که ایده ها به جریان افتد و به مرحله عمل برسند و این نیازمند زمان است .336

نتیجه گیری

از آنـچـه مـطرح شد می توان چنین نتیجه گیری کرد که ، خلاقیت و نوآوری استعدادی است کـه در هـمـه انـسـان هـا وجـود دارد کـه ایـن استعداد محتاج زمینه ها و بسترهایی است که با تـلاش و کـوشـش ‍ فـردی و جمعی در شرایط و وضعیت های گوناگون بروز و ظهور می یابد.
خـلاقـیـت و نوآوری پدیده ای است که محتاج مدیریت نمودن ، برنامه داشتن ، هدفمند بودن را مـی طـلبـد و بـا اراده فـردی و جـمـعـی ، خـودباوری ، رنج و تلاش به ثمر نشسته و شکوفایی و پیشرفت را به ارمغان می آورد.
خـلاقـیـت و نـوآوری شـعـارگـونـه و احـسـاسـی هـیچگاه ما را به پیشرفت و شکوفایی در تولید علم و خدمات و بهره جویی های مادی و معنوی نمی رساند و به تعبیر مشهور ((با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود)) بلکه با کوشش و تلاش مستمر، اصالت دادن به عـلم و دانـش واقـعی ، مدیریت نمودن عمیق و کارآمد می توان از این نعمت خداداد و الهی بهره های فراوان برد.

منابع متن
305. پیام نوروزی مقام معظم رهبری در سال 1387.
306. مـقـاله کارآفرینی و اشتغال : خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی (برگرفته از سایت علوی ).
307. سلطانی تیرانی ، فلورا، نهادی کردن نوآوری در سازمان ، ص 11.
308. مـقـاله کارآفرینی و اشتغال ، خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی (برگرفته از سایت علوی ).
309. دکـتـر الکس اس . اسبورن ، پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت ، ترجمه دکتر حسن قاسم زاده ، ص 18.
310. سلطانی تیرانی ، نهادی کردن نوآوری در سازمان ، ص 43.
311. دکتر رضائیان ، علی ، اصول مدیریت ، ص 32.
312. مـقـاله کارآفرینی و اشتغال ، خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی (برگرفته از سایت علوی ، فقط عناوین ویژگی ).
313. روزنامه همشهری ، شماره 3730، 2 / 4 / 1384.
314. مقاله خلاقیت سید احمد مشیر.
315. مقاله کارآفرینی و اشتغال ، خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی .
316. باقری زاده ، سید محمد، مدیریت سنجیده ، ص 136.
317. مقاله کارآفرینی و اشتغال ، خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی .
318. سید جوادین ، سید رضا، مروری جامع بر نظریه های مدیریت و سازمان ، ص 153.
319. سلطانی تیرانی ، نهادی کردن نوآوری در سازمان ، ص 212.
320. همان ، ص 220.
321. مـقـاله کارآفرینی و اشتغال : خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی (برگرفته از سایت علوی ).
322. باقری زاده ، مدیریت سنجیده ، ص 128.
323. جـان آرش مرهورن ، مدیریت و رفتار سازمانی ، ترجمه مهدی ایران نژاد، ص 535 و 536 .
324. همان ، ص 537 .
325. روزنامه همشهری ، شماره 3730، 2 / 4 / 1384.
326. رضائیان ، اصول مدیریت ، ص 32، فقط عناوین موانع خلاقیت .
327. مـقـاله کارآفرینی و اشتغال : خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی (برگرفته از سایت علوی ).
328. پرفسور جان آرشر مرهورن ، مدیریت و رفتار سازمانی ، ص 537.
329. باقری زاده ، مدیریت سنجیده ، ص 131.
330. مـقـاله کارآفرینی و اشتغال : خلاقیت ، مدیریت و کارآفرینی (برگرفته از سایت علوی ).
331. روزنامه همشهری ، شماره 3730، 2 / 4 / 1384.
332. باقری زاده ، مدیریت سنجیده ، ص 135.
333. دکتر الوانی ، سید مهدی ، مدیریت عمومی ، ص 240.
334. رضائیان ، اصول مدیریت ، ص 49.
335. جان آرش مرهورن ، مدیریت رفتار سازمانی ، ص 398.
336. جفری ، بام گارتنر. ده گام به سوی تقویت خلاقیت ، ترجمه ، حمید میرزا آقایی.

منبع


۲۰ تیر ۱۳۹۴


محصولات مشابه