کاربر گرامی آگهی که قصد مشاهده آن را دارید منقضی شده است. پیشنهاد میکنیم از عناوین و آگهی های مرتبط با این آگهی دیدن فرمایید.

صنایع دستی

  • مشاهده: ۱۶۸۴
  • بروزرسانی: ۲۸ مرداد ۱۳۸۹
  • انقضا: پنج شنبه ۰-۲۸۹ فروردین ۷۶۹ (منقضی شده)
  • آخرین ورود : ۲۸ مرداد ۱۳۸۹
  • احتمال پاسخ از طرف فروشنده پایین است.
    درخواست خرید ثبت کنید و از دیگر فروشندگان نیز استعلام بگیرید.
تماس با این شرکت استعلام موجودی
  • ۱۳ سال

صنایع دستی


خاتم سازی

خاتم سازی در واقع آراستن سطح اشیاء چوبی بصورتی شبیه به موزائیک با مثلثهای کوچک است و این مثلثها هر چه ظریف تر و طرحها و اشکالی که با این مثلث ها بوجود می آید هر چه منظم تر باشد خاتم مرغوبتر است. البته مرغوبیت مواد اولیه بکار رفته در خاتم نیز باعث بالا بردن ارزش آن می گردد.

سفالگری

مهمترین مواد اولیه در کار سفالگری : گل، ماسه و مواد سوختنی است. گل رس به خاطر داشتن اکسید آهن و آهک دارای خاصیت شکل گیری و چسبندگی است و میتوان با آن ظرفهای غیر قابل نفوذ ساخت. برای تهیه سفال ابتدا گل را از معدن به محل کارگاه نموده و سپس مقداری معین آب و ماسه به آن می افزایند. پس از اینکه گل و ماسه و آب کاملاً با هم مخلوط شد و آماده گردید، گل به قطعاتی با اندازه های مورد نیاز تقسیم می شود و هر قسمت را بطور جداگانه روی چرخ سفالگری گذاشته و شروع به چرخکاری می نمایند.

شیشه گری

شیشه جسمی است شفاف، شکننده و ترکیبی از سیلکیکاتهای قلیایی که این اجسام را در کوره ذوب می نمایند و به وسیله دست یا به کمک قالب های مخصوص به آنها شکل می دهند. اشیایی که از مناطق مختلف کشور نظیر شوش، ری، ساوه و نیشابور از زیر خاک به دست آمده نشان دهنده ساخت اینگونه ظروف در اکثر نقاط کشور در گذشته های دور می باشد. ظروف شیشه ای در اوایل دوره اسلامی بیشتر شامل بطری، قوری، گلدان و فنجان بوده است که برای مصارف خانگی بکار می رفته است. برخی اشیاء باقی مانده متعلق به قرون هشتم و نهم میلادی است که بدون تزئین می باشد. همچنین تعدادی دکمه شیشه ای که طی یکی از حفریات ناحیه حسنلو بدست آمده متعلق به عهد هخامنشی است که بروجرد و رونق شیشه گری در آن عصر گواهی می دهد.

قلمزنی

آنچه امروز بعنوان قلمزنی شناخته می شود و مصنوعات فراوانی اعم از مس و برنج بوسیله آن تزئین می گردد در ایران دارای سابقه ای بسیار طولانی است. از آثار فلزی دوره هخامنش نمونه های بسیاری بدست نیامده تا دورنمای رواج این هنر در آن دوران را مشاهده کنیم ولی مجموعه ظرفها و بشقابهای نقره و طلای عصر ساسانی که بدست استادان ایرانی قلم خورده است و سلاطین این سلسله را در بزم یا رزم و شکار نشان می دهد و در موزه "ارمیتاژ" شهر لنینگراد نگاهداری میشود رواج صنعت قلمزنی را در آن عصر تایید می کند. در دوران اسلامی تاریخ ایران صنعت قلمزنی رواج فوق العاده داشته است و شاهد بر این مطلب مجموعه ابریقهای برنزی و آثار زیبای فلزی از نوع بخوردان و ظرفهای آبخوری است که به شکل حیوانات و پرندگان ساخته شده و بیشتر آنها در خراسان و همدان و ری و سمرقند بدست آمده است.

گلیم بافی

آسودن بر روی کف پوشی گرم و نرم در پی روزی پرکار و سخت، امید و توانی است برای برخوردی دوباره با واقعیتهای سخت و شیرین کار روزمره و تامین معیشت خانواده. نخستین کف پوش بشر اولیه پوست حیوانات بود ولی پس از گذشت هزاران سال وقتی توانست کم کم مواد اولیه طبیعت را به میل خود شکل دهد، به فکر ساخت بالاپوشی برای خود و کف پوشی برای محل سکونتش افتاد. اولین کف پوشهای ساخته انسان حصیر و بوریاست و به تدریج بافت زیراندازهای پشمی را نیز آموخت. در کاوش های باستان شناسی در شرق جزیره آناتومی و بقایای یک گلیم 7700 ساله بدست آمده است ولی بطور کامل به علت آسیب پذیری مواد اولیه گلیم و نمونه های چندانی از گذشته های دور موجود نیست. قدیمی ترین نمونه بدست آمده گلیم ایران و قطعه گلیمی متعلق به دوره اشکانی است.

معرق

هنر معرق روی چوب، یکی از رشته های پر پیشینه صنایع دستی ایران است که به نسبت سایر صنایع چوب از قبیل خاتم، منبت، نازک کاری چوب، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است و طبق اسناد و مدارک موجود با وجودی که زادگاهش هند است اما از روزگارانی خیلی دور به ایران راه یافته و هنرمندان و صنعتگران ایرانی تکمیل کننده و گسترش دهنده آن بوده اند. این "هنر صنعت" که در ابتدا تلفیقی از چوب و فلز بود، به کمک ذوق و اندیشه معرق سازان هنرمند ایرانی تغییر شکل داد و صنعتگران کشورمان بجای یک نوع چوب که معمولاً متن اصلی دست ساخته ها را تشکیل میداد، به استفاده از انواع چوب با رنگهای مختلف پرداختند.

منبت کاری

منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب بر اساس نقشه ای دقیق این تعریف اصولی منبت کاری است.

مینیاتور

واژه "مینیاتور" که مخفف شده کلمه فرانسوی "مینی موم ناتورال" و به معنی طبیعت کوچک و ظریف است و در نیمه اول قرن اخیر و حدوداً از دوره قاجاریان وارد زبان فارسی شده، اصولاً به هر نوع پدیده هنری ظریف (به هر شیوه ای که ساخته شده باشد) اطلاق می شود و در ایران برای شناسایی نوعی نقاشی که دارای سابقه و قدمتی بسیار طولانی است به کار می رود.

شرکت صنایع دستی ایرانیان

  • تاریخ ثبت شرکت: -
  • تعداد نیرو: ۱-۱۰ شخص
  • فعالیت های شرکت: تولید کننده, شرکت بازرگانی, نمایندگی
  • مکان: ایران, استان تهران
  • در زمینه: صنایع دستی
  • نوع کمپانی: خصوصی

نمادشناسی نقش بز بر روی سنگ نگاره های ایران


بی شک سنگ نگاره های ایران نشان از تاریخی دور و دراز در این سرزمین دارند. نشان هایی از حیوانات ، انسان ها ، گیاهان و زندگی . همه و همه را می توان بر روی سنگ نگاره ها یافت و می توان ساعت ها بر روی آن ها مطالعه کرد و از طرق گوناگون به بررسی آن ها پرداخت. اما شاید نماد شناسی سنگ نگاره ها یکی از بهترین راه ها برای یافتن زبانی مشترک بین ما و کسانی که این نگاره ها را بر روی سنگ ها آفریده اند باشد. با نگاهی اجمالی بر نگاره ها می توان به سرعت یافت که نقش بز بیشترین نقش موجود بر روی این نگاره هاست.در مورد چرایی نقش بستن بز بر روی این سنگ نگاره ها تاکنون به صورت خلاصه به مواردی اشاره کرده اند ، مهم ترین و معروف ترین آن ها اشاره ای است به داستان آفرینش انسان ، داستان روییدن گیاهی با دو برگ ( احتمالا ریواس ) از نطفه ی کیومرث و هنگامی به صورت انسانی در دو جنس ( مشیه و مشیانه ) در آمد.بز کوهی در این داستان حیوانی است که از مشیه و مشیانه محافظت می کند و آن دو از شیر آن می نوشند. به همین دلیل فرض شده است که بز نشان باروری و رویش است .

نکته ی جالب اینجاست ، نقوش بز کوهی همواره در کنار سرچشمه های آب پیدا می شوند. فرقی نمی کند در کجای ایران به دنبال سنگ نگاره ها بگردید. در هر حال سرچشمه ی رود ها بهترین یاری دهنده برای پیدا کردن نگاره هاست . آب نیز خود شروع رویش و باروری است ، آب زهدان همه ی عالم است ، بی دلیل نیست که الهه ی آب آناهید است .دوشیزه ای برومند ، زیبا و ...
پس نقوش بز مسلما به آب و سرچشمه های آن و باروری مرتبط بوده اند. با کمی مطالعه ی سنگ نگاره ها می توان به این امر رسید که عموما سنگ نگاره های اولیه و قدیمی تر تنها به نقش بز محدود می شده اند و در مناطقی که بعدا و در دوره های متاخر تر طرح هایی بر روی سنگ نگاره ها اضافه شده ( به مانند تیمره ی خمین ) نقوش دیگر مانند انسان و شتر و حتی نوشته هایی به زبان عربی نیز می توان پیدا کرد. با توجه به حروف شبه عیلامی که در بسیاری مناطق بر روی سنگ نگاره دیده میشود قدمت نگاره ها به دوران قبل از آریایی شدن ایران باز میگردد.بسیار پیش تر از زمانی که اسطوره ی آفرینش کیومرث توسط اورمزد بیان شود. ناگفته پیداست که اسطوره های آفرینش توسط اورمزد بیشتر در دوره ی ساسانیان بسط داده شده و رواج یافته ( هرچند که بسیار قدیمی تر می نمایند ) و در دوره های قبل تر از جمله هخامنشیان نشانی از اسطوره هایی که به گونه ای به دین زرتشت منتهی شوند یافت نمی شود. ( به عنوان مثال در هیچ نوشته ی هخامنشی نامی از زرتشت نیامده است ) در قبل از ساسانیان به راحتی می توان نشان میترایسم را پیدا کرد. هرچند با فرض این که کسانی که نگاره ها را خلق کرده اند از اسطوره ی کیومرث و ماجرای مشیه و مشیانه هم آگاهی داشته باشند ، چرا بایستی نقش بز را به عنوان نماد سرچشمه های آب در همه جا رسم کنند ؟ شاید رسم کردن نقش گاوی که به همراه کیومرث بوده محتمل تر بوده است!
نکته ی جالب تر نقش زایندگی آب است ، آب همواره نشان زایندگی بوده است.سرچشمه ی زایندگی نیز مادینه است ، مادینه ای مقدس ، همواره در بسیاری از دین ها و اسطوره ها سرچشمه ی زندگی و باروری به صورت موجودی مادینه تصور می شده است. به ویژه در جوامع کشاورزی و مادر سالار که ارتباط بسیار نزدیک به طبیعت داشته اند. ( و عموما نوعی از ادیان طبیعت پرستی داشته اند = پگانیسم ) به عنوان مثال آناهید که تحت عنوان خدای آب های نیرومند بی آلایش از او یاد می شود.
اما در سنگ نگاره ها عموما ما با طرح " بز کوهی نر" و" کل" و " اندرمیش "مواجهیم. چگونه بز نر می تواند نماد باوری و رویش باشد؟ بزی هایی با شاخ هایی بلند و سرکش ، از روی نگاره ها میتوان دریافت که انگار برای کسانی که این نقوش را می آفریده اند بلندتر بودن شاخ بزها به نوعی برتری داشته و میل بیشتری بوده تا بزهایی با شاخ های بلند تر نقش شوند. آیا مشیه و مشیانه از شیر بز کوهی نر می نوشیده اند؟
ربط این بز ها به داستان مشیه و مشیانه بسیار غیر محتمل می نماید.اما به هر حال بزها در کنار سرچشمه های آب قرار دارند و این واقعیتی است عینی. پس به واقع چرا این سنگ نگاره ها حک شده اند؟
جواب به این سوال مسلما دقیق و واضح نخواهد بود.هر چه گفته شود مجموعه ای از احتمالات است ، که مسلما هر چه اطلاعات جمع آوری شده بیشتر و دقیق تر باشد جواب نیز به واقعیت نزدیک تر است.
ابتدا از مشاهده ی نوع حکاکی ها شروع میکنیم.مسلما بایستی سنگ نگاره ها در دوره های گوناگونی حک شده باشند.اما با کمی مشاهده می توان قدیمی تر بودن بعضی را تشخیص داد.اختلاف رنگ ها ، و میزان هوازدگی با کمی دقت مشخص میشوند . و در مناطقی که سنگ نگاره ها عموما بکرتر هستند و کمتر نقوش جدید در کنار آن ها حک شده است می توان به راحتی به آنچه میخواهیم برسیم.
اولین چیزی که به ذهن خطور میکند شبیه بودن بز های رسم به شده به هم دیگر است.در مناطقی که فاصله ی بسیار از هم دارند بز ها همواره شبیه به هم رسم شده اند. و حتی نوع حکاکی ها نیز غالبا شبیه به یکدیگر می باشد. و از همه مهم تر مناطقی که حکاکی ها انجام گرفته نیز یکسان می باشد ؛ همواره در سرچشمه ی رودها ؛ چیزی به ذهن آدم می رسد که آیا کسانی که این حکاکی ها را انجام داده اند آموزش دیده بودند؟ منظورم از آموزش دیدن ، گروهی آموزش دیده و اعزامی از طرف یک دولت برای انجام حکاکی ها نیست ، بیشتر منظورم نوعی از آموزش آیینی و مذهبی است.آموزشی مذهبی که مردم عادی دیده باشند و کار حکاکی ها آنقدر عمومی باشد که مردم به مانند فریضه ای عادی به آن پرداخته باشند. اما چرا در کنار سرچشمه های آب؟
ایران همواره سرزمین کم آبی بوده است ، و به علت کوهستانی بودن و شیب زیاد آبرفت رودخانه ها بسیار کم ته نشین میشده ، به همین خاطر زمین ها حاصلخیز نبوده است ، بر خلاف منطقه ی بین النهرین که زمین هایی هموار دارد و به همین خاطر آبرفت هایی بسیار حاصلخیز از ته نشین شدن گل و لای رودخانه ها در آنجا تشکیل شده است . پس وجود بز ها در ایران عموما به خاطر تشکر از آب نبوده است! و همین طور تشکر از بزی که به اجدادمان شیر داده است. بزها به خاطر ترس از خشکسالی و بی آبی آنجا قرار داشتند. به جای آناهید خدای مادینه ی زیبای آب های نیرومند ، بایستی به دنبال خدای خشکسالی رفت! در اینجا تیشتر قدعلم میکند. ماجرای تیشتریه و دیو خشمگین خشکسالی! اپوشه دیو خشکسالی است که عامل تباه کنندگی زمین است و تیشتر ( همان درخشان ترین ستاره ی آسمان ) به نبرد با اپوشه می رود. آن دو در هم می آمیزند و تشیتر شکست میخورد. تیشتر به نزد هورمزد می رود و علت ناکامی اش را کامل نبودن نیایش مردم و کافی نبودن قربانی ها بیان می کند! اهوره مزادا خود شخصا برای تیشتر قربانی میکند.و از آن پس همه ی مردم برای این که تیشتر بتواند بر خشکسالی فائق آید برای او قربانی میکردند. و پس از قربانی کردن برای تیشتر است که آب میتواند بی مانع در میان مزارع و رودها جاری شود. بسیار محتمل می نماید که بزهای نری که در کنار سرچشمه ی آب های جاری نقش شده اند ، نشانی از قربانیان انسان ها برای تیشتر باشند.قربانیانی که از ترس از خشکسالی به تیشتر اهدا شده اند و سنگ نگاره ها نشانی از آن ها برای یادآوری کردن به تیشتر است که ما برایت قربانی کرده ایم ، تو نیز آب ها را در رودها جاری کن.
احتمال دیگری نیز بسیار واضح به چشم میخورد : ما ایرانی ها معتقدیم که همه ی اسطوره ها و داستان ها دنیا از ما شروع می شود ؛ هرچند که زیاد هم بیراه نیست ، به عنوان مثال تمامی ادیان امروزی جهان حتی ادیان سامی کاملا وابسته و شکل گرفته از میتراییسم هستند ؛ اما در دنیایی که به راحتی اسطوره های ما به همه جا میرفته است بعید نیست که اسطوره های دیگران نیز به نزد ما آمده باشد." کوروکوپیا " شاخ وفور نعمت بود ، بزی که با شکستن شاخ هایش به زئوس غذا می داد ، شاخ های او مملو از میوه های جادویی بود ، داستانی شبیه به داستان مشیه و مشیانه با این تفاوت که شاخ های بلند بزهای نقش شده در این داستان توجیه پذیر ترند.
مورد دیگری که نمیتوان به راحتی ازکنار آن گذشت نیز "بفومت" می باشد.خدایی که خودش سری شبیه به بز دارد. بزی با ریش و دو شاخ بلند ، بفومت خدای زاد و ولد و باروری است ، خدای نیروی جنسی در آیین های طبیعت پرستی.شاید بتوان گفت که بز همواره نشانی از قدرت جنسی بوده است ، به عنوان مثال در نشانه های هیروگلیف " آمون" یا خدا مذکر باروری مصری نیز با سر بز رسم شده است.و شاخ های بلند همواره نشانه ای از بی بند و باری جنسی بوده است.یکی دیگری از حدس هایی که میتوان در مورد این بزهای با شاخ های بلند زد این است که نوعی نماد پگانی از رابطه ی جنسی و باروری بوده اند.
مسلما دانسته های ما از این نقوش رازگونه بسیار ناچیز و اندک است ، مطالعه ی بیشتر نقوش ، بدست آوردن نشانه هایی از مردمانی که آن ها را حک کرده اند و تعیین سن دقیق نگاره ها با روش های پیشرفته میتواند راهگشای خوبی باشد برای کشف رموز آن ها.آنچه در این متون آوردم نگاهی نماد شناسانه به طرح بزها بود ، مسلما این نظریات نه کامل هستند و نه دقیق.بسیار خوشحال خواهم شد که نظر دیگر محققان و مورخان را نیز در مورد طرح ها بخوانم و بدانم . با این امید که با جمع بندی تمام نظرات بتوان به نظری دقیق تر و جامع تر دست یافت.
خاتم سازی - سفالگری-شیشه گری -قلمزنی -گلیم بافی -منبت کاری -معرق-مینیاتور -نمدمالی

نقاشی استاد منوچهر اسماعیلی-عروسک محلی-گز خوری بزرگ مینا -گلدان بزرگ مینا-بشقاب مینا طرح عالی قاپو-گردنبند فیروزه با مدال فروهر.
اطلاعات تماس
نامصنایع دستی-صنایع دستی-
شرکتشرکت صنایع دستی ایرانیان
تلفن ۰۲۱-۸×××۵۸۹۶ callتماس بگیرید
کشورایران
استانتهران
آدرستهران,,
ارسال پیام پروفایل شرکت
سوالات متداول

آیا در مورد این محصول سوالی دارید؟

جدید ترین های این دسته